اخیراً سازمان امور مالیاتی ظاهراً با پیشنهاد وزارت اقتصاد در بخشنامهای که از سوی سرپرست پیشین این سازمان صادر شده، بحث وصول مالیات از خریداران سکههای پیشفروششده بانک مرکزی را مطرح کرده است.
بررسیها نشان میدهد؛ در این طرح با پیشفروش بیش از 7 میلیون سکه رقمی بیش از 1000 میلیارد تومان از خریداران سکههای پیشفروششده مالیات وصول میشود.
جدای از بحث درآمد مالیاتی، نکته قابل توجه اینکه در حال حاضر بحث وصول مالیات از سکههای پیشفروششده موافقان و منتقدان جدی پیدا کرده است. گروهی از صاحبنظران از وصول مالیات از خریداران سکه و ارز در سال 97 که سال جهش ارزی بود دفاع کردهاند و گروه دیگر نیز بهشدت به سیاستهای غیرمنتظره و اعلامنشده از سوی دولت تاختهاند.
در حالی که مدافعان وصول مالیات از سکههای پیشفروششده، موضوع اجرای طرح مالیات بر عایدی سرمایه در بسیاری از کشورها را مطرح میکنند، منتقدان معتقدند؛ دولت و بانک مرکزی در زمان فروش این سکهها بحث اخذ مالیات را مطرح نکرده و به این ترتیب نوعی بیاعتمادی در بلندمدت نسبت به سیاستهای اجرایی بانک مرکزی ایجاد خواهد شد.
منتقدان این نوعی وصول مالیات تأکید دارند؛ طرح مذکور بهطور کلی بحث قابل قبولی است اما از آنجا که برخی الزامات عطف به ما سبق شدن از جمله شفافسازی و اطلاعرسانی لازم در این خصوص صورت نگرفته، این روش متضمن خطا، نوعی ناجوانمردی و دست در جیب مردم کردن برای پوشش بیتدبیریها قلمداد میشود.
گفتنی است؛ در جهشهای ارزی چه در سال 91 و چه در سال 97 همواره بانک مرکزی بهدنبال تثبیت شرایط روانی جامعه با کنترل التهابات از طریق تحرکات فعالانه در فضای اقتصادی بوده است. کارشناسان اقتصادی معتقدند؛ شرط پذیرش اقدامات بانک مرکزی آن هم در شرایط ملتهب اقتصادی، اعتماد دوسویه مردم و مجریان سیاستهای اقتصادی است.
در جهش ارزی و بحران سال 91 متأسفانه با وجود اینکه اعلام شده بود سپردههای ارزی در نهایت بهصورت ارزی به سپردهگذاران باز خواهد گشت، شاهد بودیم که در نهایت وجوه ارزی بهصورت ریالی به سپردهگذاران برگردانده شد و بانک به تعهد خود عمل نکرد و این موضوع بهمعنی افزایش بیاعتمادی دوسویه است.
بانک مرکزی در دوره اخیر نیز بهشدت تلاش کرد تا تبعات منفی اقدام 6 سال قبل خود را جبران کند و در این راستا برای ایجاد اعتمادآفرینی بین مردم تلاشهای جدی را در دستور کار قرار داد. بهکرّات شاهد این نکته بودیم که مسئولان اعلام کردند در دوره اخیر بهخلاف سنوات گذشته بانک مرکزی به تعهدات خود پایبند است اما در کمال تعجب موضوع اخذ مالیات از سکههای پیشفروششده مطرح شد و در این بین بهنظر میرسد دولت و وزارت اقتصاد، بانک مرکزی را بار دیگر در خصوص اعتماد دوطرفه بین مردم و مجریان دچار چالش کرده است.
با این تفاسیر بهنظر میرسد بار دیگر اعتماد عمومی در این حوزه نادیده گرفته شده است. از طرف دیگر در فروردین ماه سال 97 سکههای بانک مرکزی با قیمت یک میلیون و 540 هزار تومان برای بازه سهماهه پیشفروش شد، این درحالی است که در آن برهه قیمت سکه در بازار آزاد حدود 1.7 میلیون تومان بود.
بسیاری از خریداران سکه معتقدند که میتوانستند به بانک مرکزی اعتماد نکرده و منابع نقدی خود را از طریق بازار آزاد به کالاهای دیگر از جمله سکه تبدیل کنند.
در حال حاضر با وجود رقم تعیینشده برای مالیات سکههای پیشفروششده عملاً تفاوتی بین قیمت نقد و پیشفروش وجود نداشته، صرفنظر از مسدود شدن سهماهه منابع سرمایهگذاران نزد بانک مرکزی موضوعی بهنام پیشفروش بیمعنی است.
حالا دولت تصمیم گرفته از سکههای پیشفروششده مالیات عملکرد اخذ کند، به این ترتیب نهتنها اعتماد مردم به بانک مرکزی بار دیگر دچار چالش شده بلکه خریداران سکه با یک سؤال جدی مواجه شدهاند و آن اینکه آیا بهتر نبود برای حفظ ارزش دارایی منابع نقد خود را در بازار آزاد به سکه تبدیل کنند و با بوروکراسی ثبت اطلاعات و تشکیل پرونده مالیاتی نیز درگیر نباشند.
نکته ضروری که بایستی به آن تأکید شود این است که کلیات این طرح صحیح و قابل قبول است اما نقایصی چون عدم تسرّی به بازار خودرو، ارز و مسکن باعث ایجاد نوعی تبعیض برای سرمایهگذاری شده است. از طرف دیگر بهنظر میرسد بخش قابلتوجهی از خریداران سکه جزو مردم عادی بودهاند که تحت تأثیر التهابات جذب این بازار شده و شناختی نسبت به مباحث مالیاتی ندارند، به این ترتیب تسری دادن وصول مالیات به عمده خریداران سکههای پیشفروش نیز ابهاماتی را ایجاد کرده است، بهعبارت دیگر جدای از خریداران عمده سکه و فعالیتهای سوداگرانه، برخی برای اهداف جزیی مثل پرداخت مهریه، رد دیون و سرمایهگذاری خرد وارد این حوزه شدهاند که بایستی تکفیک لازم بین آنها و خریداران عمده صورت گیرد.
برخی معتقدند؛ در موضوع اخذ مالیات عملکرد بار دیگر دست دولت در جیب مردم رفته است تا کاهش درآمدهای خود را از طریق اخذ مالیات از خریداران رسمی سکه جبران کند.
نکته اساسی که نباید از آن غفلت شود این است که اخذ مالیات از فعالیتهای مختلف اقتصادی که سود قابلتوجهی را در پی داشته است یک امر پذیرفتهشده بهحساب میآید، این درحالی است که امروز دولت از خریداران رسمی سکه که اطلاعات آنها در بانک مرکزی ثبت شده، مالیات میگیرد، اما تکلیف هزاران میلیارد تومان ثروت بادآورده در حوزههای ارز، خودرو و مسکن که در زمان جهش ارزی ایجاد شده و هیچ گونه ثبت و ضبطی نیز برای آن صورت نگرفته مشخص نیست.
در یک جمعبندی میتوان گفت در خصوص 7 محور زیر در مسئله اخذ مالیات از سکههای پیشفروششده ابهاماتی وجود دارد که لازم است دولت و وزارت اقتصاد در خصوص آن شفافسازی کنند.
1 ــ با دریافت مالیات عملکرد (جدای از معافیت مالیات ارزش افزوده) عملاً بین پیشفروش و خرید نقدی سکه تفاوتی وجود نداشته چون وصول 200 هزار تومان برای هر سکه عملاً اختلاف قیمت سکه پیشفروش و بازار آزاد در آن زمان را از بین برده است. با این تفسیر هدف دولت از پیشفروش مشخص نیست.
2 ــ اخذ مالیات از عایدی سرمایه طرح خوب و قابل قبولی است اما شرط مهم اجرا این است که قبل از اجرا اطلاعرسانی لازم درباره آن صورت میگرفت، در این خصوص چون اطلاعی درباره احتمال مالیاتستانی داده نشده بود آیا نوعی عملکرد غیرمنصفانه صورت نگرفته است؟ البته اگر بعد از اطلاعرسانی این طرح همین امروز اجرا شود، از سوی همه اقشار مورد تأیید قرار میگیرد.
3 ــ آیا با وصول مالیات از خریداران رسمی سکه، نوعی بیاعتمادی به بانک مرکزی ایجاد نمیشود؟ در نهایت وقتی این رقم از عمده خریداران اخذ شود آیا شاهد نوعی بیاعتمادی و ضرر دوطرفه مردم و بانک مرکزی نخواهیم بود؟
4 ــ آیا نباید اینگونه مالیاتستانی به همه فعالیتهای سودده از جمله فعالیت در حوزه خودرو، ارز و مسکن تعمیم داده شود؟ آیا در شرایط فعلی که این اتفاق رخ نداده نوعی تبعیض و دستهبندی بین سرمایهگذاریها ایجاد نشده است؟
5 ــ با توجه به اینکه طی زمان پیشفروش سکه از 3 ماه تا یک سال منابع نقد مردم در اختیار بانک مرکزی قرار گرفت، اگر قرار به مالیاتستانی از این پیشفروشها بود آیا مردم باز هم به بانک مرکزی برای کنترل نقدینگی سرگردان کمک میکردند؟
6 ــ اگر منابع نقد مردم در آن برهه به بازارهای موازی مثل ارز، خودرو یا مسکن منتقل شده بود یقیناً سود قابلتوجهی برای آنها ایجاد میشد، آیا این نوع مالیاتستانی یکطرفه نوعی نقرهداغ کردن کسانی نیست که در آن برهه به بانک مرکزی اعتماد کردهاند؟
7 ــ اگر قبول کنیم که نمیتوان مانع سرمایهگذاری مردم در حوزههای مختلف شد، باید به این نکته اشاره کرد که دولت وظیفه دارد با قرار دادن ضوابطی محدودیتهای لازم را برای جهتدهی سرمایهها لحاظ کند. با توجه به آنکه در آن برهه وقتی بانک مرکزی هیچگونه محدودیتی برای خریداران سکههای پیشفروش در نظر نگرفت، سؤالی که وجود دارد این است که هزینه طرح نسنجیده باید از جیب مردم پرداخته شود؟
گفتنی است؛ بیتدبیری و سوء مدیریت صورتگرفته در این موضوع ارتباطی به مردم نداشته و جبران کمبود اعتبارات دولت نباید از طریق منابع مردم جبران شود. همانطور که اشاره شد کلیات طرح مالیات از عایدی سرمایه امری پذیرفتهشده است اما نقایصی چون عدم اطلاعرسانی و از بین رفتن اعتماد دوجانبه، بیمعنا شدن بحث پیشفروش، ترغیب به حضور در بازارهای غیررسمی از جمله آفتهایی است که لازم است نمایندگان مجلس شورای اسلامی قبل از دولت برای آن تدبیری اندیشیده و طرح مذکور را اصلاح کنند.
سؤالی که وجود دارد این است که؛ آیا قبل از اعلام اینگونه طرحها به تبعات آن فکر شده است؟ ممکن است برخی مدعی شوند هدف این گزارش مخالفت با کلّیت طرح مالیاتستانی از فعالیتهای با سود بالا بوده اما نکتهای که باید به آن توجه کرد این است که انتقاد از ضعف اطلاعرسانی کامل این طرح در زمان اجرا قابل تسری به نکات مثبت مالیاتستانی از عایدی سرمایه نیست. در تأیید بحث مالیات از عایدی سرمایه ذکر این نکته کافی است که اگر این طرح همین امروز ابلاغ و از فردا اجرا شود عموم مردم با آن همراهی میکنند.
0 دیدگاه